وقتی دوستان مهندس جوان برنامه سفر به فیلیپین چیدند و او را هم دعوت کردند، همسرش به وی اجازه سفر نداد و او برای اینکه بتواند همراه دوستانش باشد، نقشه عجیبی کشید.

دادگاه

همشهری آنلاین - حوادث: چند روز قبل زن جوانی قدم در اداره پلیس گذاشت و خبر از ربوده شدن همسرش داد.

وی گفت: چند شب قبل من و همسرم که مهندس برج‌ساز است، مهمان خانه یکی از دوستانمان بودیم اما هنگام بازگشت، ‌خودروی پژویی سد راهمان شد. دو مرد که نقاب به صورت داشتند و مسلح بودند از پژو پیاده شدند و شروع به تهدید ما کردند. بعد لوله سلاحشان را روی سر همسرم گذاشتند و با تهدید او را سوار ماشین خودشان کردند. سپس به من گفتند که اگر چیزی به پلیس بگویم، جان همسرم را می‌گیرند و او را با خود بردند.

زن جوان ادامه داد: ساعتی بعد درحالی که همچنان وحشتزده و شوکه بودم، پیام مرموزی در یکی از شبکه های اجتماعی به دستم رسید. پیام ظاهرا از طرف آدم‌ربایان بود. آنها گفته بودند که اگر معادل ۵ میلیارد تومان ارز دیجیتال در اختیارشان قرار ندهم، ‌جان شوهرم را می گیرند. آنها حتی صدای ناله‌ها و التماس‌های شوهرم و عکس‌هایی از شکنجه کردن وی برایم ارسال کردند و تهدید می‌کردند که اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنم، شوهرم را زنده، زنده دفن می‌کنند. من ترسیده بود و از وحشت جرات نداشتمی چیزی به کسی بگویم اما دیگر طاقت نیاوردم و تصمیم گرفتم از پلیس برای نجات شوهرم کمک بخواهم.

۸ روز بعد

با شکایت این زن پرونده‌ای درباره این آدم ربایی تشکیل شد و گروهی از ماموران زیر نظر بازپرس جنایی تهران، تحقیقات برای یافتن ردی از آدم‌ربایان و نجات جوان ربوده شده را آغاز کردند. بررسی دوربین های مداربسته گفته های زن جوان راتایید می کرد و نشان می داد که سرنشینان خودروی پژویی، ‌ شوهر وی را ربوده اند اما نه چهره آنها مشخص بود و نه شماره پلاک ماشینشان. شواهد نشان می‌داد که آدم‌ربایان ۳ مرد بودند که همگی کلاه و ماسک داشتند و چهره‌شان معلوم نبود. در لحظه آدم‌ربایی، یکی از آنها پشت فرمان پژو نشسته و دو نفر دیگر از ماشین پیاده شده و مهندس جوان را به زور ربوده بودند.

در حالیکه تحقیقات به شکل گسترده‌ای برای شناسایی آدم ربایان ادامه داشت، ‌ مهندس ربوده شده بعد از ۸ روز با پای خودش به خانه برگشت و گفت که آدم‌ربایان رهایش کرده‌اند.

این مرد وقتی مقابل افسر پلیس قرار گرفت، توضیح داد:‌ زمانی که پژو سواران مرا ربودند سرم را به زیر صندلی برده و متوجه نشدم مرا کجا بردند. خودرو حدود یک ساعتی در حرکت بود و بعد مقابل خانه باغی توقف کرد. مردان نقاب دار مرا به داخل خانه باغ برده و در یکی از اتاق ها حبس کردند. چند روز اول آنها فقط مرا کتک می زدند و در نهایت با خانواده ام تماس گرفته و درخواست پول کردند.

او ادامه داد: با گذشت ۸ روز از گروگانگیری، زمانی که آدم ربایان موفق نشدند به خواسته شان برسند و از سویی احتمال می دادند که خانواده ام موضوع را به پلیس خبر داده باشند، دوباره مرا سوار همان خودرو کرده و دست و پا بسته در محلی پرت و دور افتاده رها کردند. آن شب مرد رهگذری به دادم رسید و دست و پا و چشمانم را باز کرد. مرد رهگذر به من پول داد تا ماشین بگیرم و به خانه برگردم و به این ترتیب بود که از دست آنها نجات یافت.

حرف‌های ضد و نقیض

با اظهارات این مرد، هر چند وی مدعی بود که دیگر از آدم‌ربایان شکایتی ندارد، اما تحقیقات برای شناسایی آنها ادامه یافت.

مهندس جوان مدعی شده بود که در تمام مدتی که گروگان آدم‌ربایان بوده، آنها او را کتک زده و دست ها و پاهایش را بسته بودند. اما نکته عجیب این بود که هیچ گونه آثار شکنجه و رد طناب روی دست، پاها و بدن وی دیده نمی شد. ماجرا وقتی عجیب‌تر شد که ماموران که حدس می‌زدند مهندس جوان رازی را از آنها مخفی می‌کند، به تحقیقات ادامه دادند و فهمیدند که روی پاسپورت مرد گروگان، مهر خروج از کشور ثبت شده و به نام وی بلیت پرواز خارجی صادر شده بود؛ وی درست در شبی که ربوده شده بود، از کشور خارج شده و به فیلیپین رفته بود. همین کافی بود تا فرضیه آدم ربایی ساختگی قوت یابد و دست مرد جوان که مهندس عمران و برج ساز بود رو شود.

تفریح دردسرساز

مرد برج ساز برای رفتن به سفر مجردی با دوستانش، سناریوی ربودن خودش را طراحی کرده بود اما فکرش را نمی کرد که پای پلیس و دستگاه قضایی به ماجرا باز شود. وی گفت: همسرم به شدت زنی کنترل گر است و اجازه نمی دهد هیچ جایی بدون او بروم. من اما دلم می خواهد زمانی را با دوستانم سپری کنم و مجردی با آنها به سفر بروم. به دلیل همین محدودیت ها بود که ناچار شدم سناریوی ربودن خودم را طراحی کنم. وقتی شنیدم دوستانم قرار است به سفرمجردی بروند، نقشه آدم ربایی ساختگی کشیدم و در این مدت نیز در کشور فیلیپین در حال تفریح و خوشگذرانی با دوستانم بودم. هر ازگاهی هم دوستانم، عکس و صدایم را برای همسرم می فرستادند تا او شک نکند. من اگر می دانستم او شکایت می کند، هرگز چنین نقشه ای نمی کشیدم اما افسوس که در نهایت دستم رو شد.

وقتی همه چیز مشخص شد و همسر این مهندس برج ساز فهمید که در تمام این ۸ روز سخت و دلهره آور، ساختگی و یک بازی عجیب بوده، ‌وکیل گرفت و پس از آنکه مهریه اش را به اجرا گذاشت، ‌درخواست طلاق داد. به این ترتیب سناریوی مرد جوان و سفر تفریحی او به قیمت پایان یافتن ازدواجش تمام شد.

کد خبر 882344

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۲۲:۴۵ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۷
    3 1
    اجازه مرد دست زن نیست .خب میرفتی